به گزارش روابطعمومی حوزه هنری به نقل از دانشگاه سوره؛ نشست «چیستی صنایعدستی» در دو بخش برگزار شد و استادانی همچون چون دکتر طیبه عزتاللهی، دکتر رضا میرمبین و دکتر مهدی محمدی سخنرانان بخش اول بودند. در بخش دوم نیز دکتر مهران هوشیار، دکتر فؤاد نجم الدین و دکتر مهدی خانکه سخنرانی کردند. همچنین دکتر مریم جلالی معاون صنایعدستی هنرهای سنتی ایران بهعنوان سخنران ویژه در این نشست حضور داشت. این نشست در روز پنجشنبه ۱۰ خردادماه ۱۴۰۲ در سالن همایش دانشکده مرکزی دانشگاه سوره از ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۴ برگزار شد.
تمدنی به وسعت دنیا
در آغاز این نشست دکتر محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه سوره، با ارائه سخنان خود در خصوص فرهنگ و هنر ایرانی گفت: به عقیده من تمدن و هنر از ایران شروع شد و درنهایت در همین سرزمین به نقطه نهایت خود خواهد رسید.
بینش، نگرش و منش سهگانه اساسی در صنایع دستی
دکتر مریم جلالی، معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی وزارت فرهنگ، گردشگری و صنایعدستی دیگر سخنران این نشست با اشاره به این موضوع که هدف ما از طرح «مسئله چیستی» صنایعدستی این بود که از اهمیت پرسش سخن گفته شود و همچنین یادآور جایگاه پرسش در یادگیری باشیم، گفت: میخواهم از سهگانه اساسی صنایعدستی که شامل بینش، نگرش و منش است یاد کنم که صنایعدستی باید بر آن تمرکز کند.
وی افزود: صنایعدستی ماحصل یک بینش اصلی است که باعث شده آثار موجود در یک دایره مفهومی قرار گیرد و این «بینش» باعث میشود تا ظرافت و زیبایی در اثر هنری بروز یابد. بینش در صنایعدستی به ما میآموزد که چگونه از مواد خام و ابزارهای موجود استفاده کنیم و آنها را به شکلی خلاقانه تبدیل کنیم. همچنین، بینش به ما کمک میکند تا ارتباطات فرهنگی و تاریخی را در طرحهای صنایعدستی به ارمغان بیاوریم و ارزشهای فرهنگی را در طرحها و نقوش برجسته کنیم.
جلالی عنوان کرد: «نگرش» نیز یکی از سهگانه اساسی صنایعدستی است که به ما میآموزد که چگونه به عناصر طبیعی، فرهنگی و هنری با توجه به محیط اطرافمان نگاه کنیم واز آنها الهام بگیریم. نگرش به ما کمک میکند تا قدرت خلاقیت خود را در طراحی و ساخت اثرهای صنایعدستی بیان کنیم و به نوآوری و تجدیدنظر درروشها و فرایندهای سنتی صنایعدستی بپردازیم.
وی در پایان سخنانش با تأکید به این موضوع که منش نیز نقش مهمی در صنایعدستی دارد، گفت: «منش» به ما میآموزد که با عشق و علاقه به کاردستی خود، صبر و حوصله در یادگیری و تمرین، و تکرار و بهبود مداوم، میتوانیم اثرهای بینظیری را خلق کنیم. منش به ما ارزش کاردستی را آموزش میدهد و تأکید میکند که هر قطعه صنایعدستی ارزش دارد و نیازمند زمان و تلاش برای ساختن آن است. بهطور خلاصه، بینش، نگرش و منش سه عنصر اساسی هستند که در صنایعدستی باید به آنها توجه کنیم و از خلاقیت در کنار آن استفاده کنیم.
نقش موزهها در ترویج فرهنگ ملتها
در ادامه این نشست دکتر طیبه عزتاللهی سخنانش را با ارائه مطالبی از سعدی و انسانشناسی درحوزه هنر شروع کرد و گفت: در دورانی که کشورهای غربی شروع به استعمار کشورهای دیگر کردند با مواجهه با آثار هنری این سرزمین ها، آنها را به کشورهای خود برده و بدین تریتب موزهها خلق شد. بعدها به این نتیجه رسیدند که برای شناخت یک کشور باید فرهنگ و هنر آن کشور را شناخت.
وی در ادامه بیان کرد: در دوران قاجار این رویکرد شکل گرفت که باید فرهنگ خود را حفظ کنیم و از فرهنگهای دیگر نیز استفاده کرد. این مفهوم بهعنوان «تعامل فرهنگی» شناخته میشد. میدانستند که برای شناخت یک کشور و درک عمیقتر از جامعهای که در آن زندگی میکنند، باید به هنر، ادبیات، موسیقی، معماری و سایر رشتههای هنری آن کشور مراجعه کرد. این ایدئولوژی باعث شد که موزهها بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی در جمعآوری و نگهداری فرهنگهای مختلف شکل بگیرند.
عزتاللهی در ادامه سخنان خود به بررسی اهمیت موزهها پرداخت و تأکید کرد: موزهها علاوه بر نگهداری آثارهنری و فرهنگی، نقش مهمی در آموزش و ترویج فرهنگهای مختلف و همچنین در تحقیقات انسانشناسی و تاریخشناسی دارند.
وی افزود: میتوان گفت موزهها بهعنوان پلی بین نسلهای گذشته، حال و آینده عمل میکنند و به ما اجازه میدهند تا از تجربیات و آفرینشهای سابق استفاده کنیم و از آنها در جهت پیشرفت و توسعه فرهنگی خود بهرهبرداریم.
وی با اشاره به این موضوع که توجه به تاریخ و فرهنگ ملی و حفظ آن و همچنین تأکید به ضرورت حفظ و بهرهبرداری از فرهنگهای دیگر گفت: فرهنگ یک ملت هویت و شخصیت آن ملت را تعیین میکند و درک و همچنین ارزیابی صحیح فرهنگ خود، ما را قادر میسازد تا در راستای توسعه و پیشرفت جامعه تلاش کنیم.
عزتاللهی با تاکید به این موضوع که شناخت فرهنگ و هنر یک کشور بهعنوان یک ابزار قدرتمند در تعاملات بینالمللی است، گفت: با ارائه آثار هنری و فرهنگی کشور، میتوانیم ارتباطات فرهنگی را بهبود ببخشیم و پلی بین اقوام و ملتها بسازیم.
عزتاللهی در پایان سخنان خود گفت: با توجه به اهمیت فرهنگ و هنر در شکلدهی به هویت یک ملت و ارتباطات بینالمللی، باید به حفظ و توسعه فرهنگ و هنر کشور خود اهتمام کنیم، وباید به آثار هنری و فرهنگی دیگر کشورها نیز توجه کنیم و در تبادلات فرهنگی و هنری شرکت کنیم. این تعاملات، علاوه بر تقویت روابط فرهنگی، به توسعه یک جامعه پویا و پیشرفته کمک خواهد کرد.
صنایع دستی و شکاف بین تعاریف دانشگاهی، اداری و دولتی
در ادامه دکتر رضا میرمبین دیگر سخنران این نشست با توجه به این موضوع که شکاف بین تعاریف دانشگاهی، اداری و دولتی درباره صنایعدستی وجود دارد، گفت: به نظر من این جای خالی و پازل گمشده را میتوان با نزدیک کردن دیدگاهها پر کرد. به اعتقاد کانت به جز حوزه ریاضیات مابقی علوم، توصیفی هستند و قابلیت حذف و اضافه دارند.
وی افزود: علوم مختلف، بهویژه در حوزه صنایعدستی، دارای تعاریف متفاوتی هستند که توسط دانشگاهها، سازمانهای اداری و دولتی ارائه میشوند. این اختلاف تعاریف باعث میشود که دیدگاهها و رویکردها به صنایعدستی با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این میتواند منجر به کاستیها و مشکلاتی در توسعه و پیشرفت این صنایع شود.
وی عنوان کرد: با توجه به شکاف مذکور، ضرورت نزدیک کردن دیدگاهها و تعاریف مختلف وجود دارد. و با ارائه آمار و دادههای متعدد، میتوان بر ضرورت تعامل و همکاری بین دانشگاهها، سازمانهای اداری و دولتی در تعیین تعاریف و راهبردهای صنایعدستی تأکید کرد.
میرمبین با تاکید بر این موضوع که برقراری هماهنگی و توافق در تعاریف مشترک، تدوین استانداردها و سیاستهای کلی صنایعدستی ضروری است، گفت: اهمیت نقش تحصیلات دانشگاهی، تجربه کاری و دانش فنی در توسعه صنایعدستی مشخص است که تنها با همکاری و یکپارچگی بین دانشگاه، ادارهها و دستگاههای دولتی میتوان به توسعه پایدار و رشد صنایعدستی پرداخت.
وی افزود: برای حل این شکاف و نزدیک کردن دیدگاهها به هم، باید اقداماتی انجام شود. اولین قدم برای این امر، ایجاد فضایی برای بحث و تبادلنظر بین دانشگاهها، سازمانهای اداری و دستگاههای دولتی است. این فضا میتواند شامل کنفرانسها، سمینارها، نشستهای تخصصی و کارگاههای آموزشی باشد.
وی ادامه داد: باید تیمهای متشکل از نمایندگان این سه حوزه راهاندازی شود که در آنها هر یک از طرفین نمایندهای را انتخاب کنند. این تیمها میتوانند بهصورت دورهای یا منظم برای بحث و بررسی مسائل و مشکلات صنایعدستی و تعاریف مربوطه همراه با ارائه پیشنهادها و راهکارهای مشترک فعالیت کنند.
میرمبین با تاکید به این موضوع که باید دورههای آموزشی مشترک در زمینههای مرتبط با صنایعدستی برگزار شود، گفت: این دورهها میتوانند شامل آموزش مهارتهای فنی، تجاری و مدیریتی باشند که در کنار تعریف مشترک و استانداردها، امکان رشد و توسعه صنایعدستی را فراهم میکنند.
وی تصریح کرد: ایجاد همکاری، تعامل و هماهنگی بین دانشگاهها، سازمانهای اداری و دولتی، از راهکارهای مؤثر برای نزدیک کردن دیدگاهها و تعاریف درباره صنایعدستی است.
پرسش «چیستی صنایعدستی» و ارتباط آن با مباحث معرفتشناسی
در بخش بعدی این نشست دکتر مهدی محمدی به موضوع نشست اشاره کرد و پرسش «چیستی صنایعدستی» را امری مهم دانست و گفت: از میزان اهمیت و تأثیر پرسش صحبت شد، بر کسی پوشیده نیست اگر بخواهیم در خصوص این مسئله صحبت کنیم به مباحث هستیشناسی بازخواهیم گشت به همین دلیل من مستقیماً به مباحث معرفتشناسی میپردازم.
وی عنوان کرد: صنایعدستی بهعنوان یک جنبه فرهنگی و هنری مهم مطرح میشوند. به تعریف دقیقتر مفهوم صنایعدستی به فعالیتهایی اطلاق میشود که بهصورت دستی و با استفاده از مواد اولیه محلی تولید میشوند، این فعالیتها در بسیاری از کشورها بهعنوان یک بخش مهم از ارث فرهنگی و هویت ملی شناخته میشوند و به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک میکنند.
وی افزود: در زمینه معرفتشناسی، صنایعدستی میتوانند بستری مناسب برای درک عمیقتر از جوانب مختلف فرهنگ و تمدن یک جامعه فراهم کنند. این صنایع علاوه بر نقش اقتصادی، تجسمی از اعتقادات، ارزشها، و سبک زندگی مردم هستند. طرحها و الگوهای مورداستفاده در صنایعدستی به تاریخچه و فرهنگ یک جامعه مرتبط هستند و میتوانند بستری برای انتقال دانش، تجربه و ارزشهای نهفته در یک جامعه باشند.
محمدی در پایان سخنانش اظهار داشت: بنابراین، ازنظر معرفتشناسی، بررسی صنایعدستی و درک عمیقتر از چگونگی تولید آنها و معنایی که در پشت هر قطعه قرار دارد، میتواند به فهم بهتر از جوانب فرهنگی و هنری یک جامعه کمک کند. همچنین، این بررسی میتواند در توسعه و حفظ صنایعدستی و هنرهای سنتی کمک کرده و به حفظ تنوع فرهنگی و ارتقای هویت فرهنگی یک جامعه بیانجامد.
ارزشگذاری مناسب در صنایعدستی
در بخش دوم نشست دکترفواد نجم الدین که اولین سخنران بود از چالش تعریف صنایعدستی صحبت کرد و گفت: تعاریف گاهی دستهبندی و طبقهبندی را در ذهن ما ایجاد میکند و علاوه بر روشنکننده بودن ماهیت یک مسئله معنا بخشی به پدیده را شکل میدهند. کار بعدی تعاریف ارزشها هستند و به ما نشان میدهند یک پدیده در چه طبقهای قرار میگیرند.
وی افزود: این نوع ارزشگذاری درواقع به ما کمک میکند تا بفهمیم که یک پدیده یا مفهوم خاص چه مقدار اهمیت و ارزش دارد و در چه مقوله و دستهبندیهایی قرار میگیرد. این نوع تعاریف میتوانند به ما در درک بهتری از جامعه و فرهنگ مرتبط با صنایع دستی کمک کند و ما را قادر سازد تا برای حفظ و توسعه این صنایع مهم، راهبردهای مناسبی را برنامهریزی کنیم.
وی عنوان کرد: اگر بتوانیم صنایعدستی را در زمینههای مختلف ارزیابی کنیم، میتوانیم بهترین راهها و راهبردهایی را برای حمایت و توسعه آنها پیدا کنیم. بهعنوانمثال، با تشخیص صنایعدستی بهعنوان یک منبع درآمدزایی مهم و پراهمیت برای جوامع محلی، میتوانیم سیاستها و برنامههایی را تدوین کنیم که این صنایع را حمایت کرده و زمینههایی را برای رشد و پیشرفت آنها فراهم سازد.
نجم الدین تصریح کرد: بنابراین، تعاریف و ارزشگذاری درباره صنایعدستی به ما امکان میدهند تا بهتر درک کنیم که این صنایع چگونه میتوانند به توسعه اقتصادی، حفظ فرهنگ و هویت محلی، اشتغالزایی و تعادل اجتماعی کمک کنند. به تعریف دقیقتر با تعریف صحیح و ارزشگذاری مناسب، میتوانیم مسیری را برای حفظ و ارتقای کیفیت صنایعدستی مشخص کنیم. این روند شامل بهبود فرآیندهای تولید، استفاده از مواد باکیفیت و پایدار، توسعه طرحها و الگوهای طراحی نوآورانه و ترویج استفاده از صنایعدستی در بازارهای بینالمللی است.
وی گفت: بهطورکلی، تعاریف و ارزشگذاری درباره صنایعدستی ما را قادر میسازد تا از معنای واقعی و اهمیت این صنایع آگاه شویم و بهطور مؤثری در حفظ، توسعه و ارتقای آنها مشارکت کنیم. این به ما امکان میدهد تا در جامعهای پویا و پایدارتر زندگی کنیم و به نگهداری و ارتقای هنر و صنعتهای سنتی و محلی برای نسلهای آینده کمک کنیم.
نگاه موضوعی یا نگاه فاعلانه در صنایع دستی
در ادامه دکتر مهدی خانکه دیگر سخنران این نشست عنوان کرد: ما یا باید نگاه موضوعی به صنایعدستی داشته باشیم و یا باید نگاه فاعلانه به آن داشته باشیم. هدف این نشست بیشتر روشن کردن ماهیت کلی صنایعدستی است.
وی افزود: با توجه به اینکه صنایعدستی دارای ارزش تاریخی، فرهنگی و هنری بسیاری است، پس باید به آن توجهی ویژه کرد. برای رشد و توسعه صنایعدستی، نیازمندیم از یکسو به نیازها و تقاضاهای بازار توجه کنیم و از سوی دیگر از مهارتها و صنعتهای دستی موجود در جامعه حمایت کنیم. نگاه فاعلانه به صنایعدستی به معنای ایجاد شرایط مساعد برای آموزش، ارتقاء کیفیت و بازاریابی صنایعدستی است. درنتیجه، باید تمرکز خود را بر روی ارتقاء فرآیندها، بهبود طرحها و استفاده از فناوریهای نوین در این صنایع قرارداد. هدف ما باید تحقق تعادل بین حفظ و نگهداری آرمانها و هنر قدیم با نیازها و تغییرات جدید باشد.
نقش فناوریهای نوین آموزشی و هوش مصنوعی در صنایع دستی
دکتر مهران هوشیار آخرین سخنران سمپوزیوم «چیستی صنایعدستی» با اشاره به رویکردی واضح درباره صنایعدستی در آموزش عالی از کلیدواژههایی چون کارآفرینی، استقلال فرهنگی، آیندهپژوهی، توسعه پایدار، فناوریهای نوین آموزشی، هوش مصنوعی، سناریونویسی برای آینده این حوزه یاد کرد و گفت: که تمامی این حوزهها باید وجود داشته باشد تا آموزش صنایعدستی آموزشی کامل و جامع برای دانشجویان و علاقهمندان این حوزه باشد.
هوشیار اظهار کرد: ما نهتنها به جنبههای فنی و حرفهای این صنایع باید توجه کنیم، بلکه باید به بخشهایی مانند کارآفرینی و استقلال فرهنگی نیز اهمیت بدهیم. آموزش عالی در حوزه صنایعدستی باید بهگونهای باشد که دانشجویان و علاقهمندان قادر به تحلیل آینده و پیشبینی تغییرات در این صنایع باشند و بر اساس آن، راهبردهای مناسبی برای توسعه پایدار آنها بیابند.
وی در انتها به جمعبندی مطالب پرداخت و بهعنوان حسن ختام نشست عنوان کرد: فناوریهای نوین آموزشی و هوش مصنوعی نقش بسزایی در بهبود روشهای آموزش و ارتقاء کیفیت آن دارند. ازاینرو، لازم است که در آموزش صنایعدستی، از سناریونویسی برای آینده استفاده کنیم تا بتوانیم با توجه به تحولات پیشرو در این حوزه، برنامهها و استراتژیهای مناسبی را برای آموزش و توسعه صنایعدستی ارائه دهیم.
انتهای پیام/
در نشست صمیمانه با موضوعیت «چیستی صنایعدستی» بررسی شد؛
بینش، نگرش و منش سهگانه اساسی در صنایع دستی
دانشکده هنر دانشگاه سوره با همکاری معاونت صنایعدستی و هنرهای دستی وزارت میراث فرهنگ، گردشگری و صنایعدستی و با کوشش معاونت پژوهشی دانشگاه، نشست صمیمانه با موضوعیت «چیستی صنایعدستی» را با حضور استادان برتر این حوزه برگزار کرد.
نظر شما